هفته16 بارداری
هفته 16 بارداری من از 23 تا29 تیر بود
شما حدودا الان اندازه یه گلابی بزرگی
این هفته همش مهمونی بودیم آخه ماه رمضونه و همه افطاری میدن
اول از همه خونه مامان جونت بودیم بعدش خونه مادر بزرگ من که این دوجا فسنجون خوشمزه رو
زدی به بدن
یه شب هم خونه عمو جوادت بودیم و خونه دای علی بابات با خونه دوست خودم به به خوش
میگذره بهتون همش پشت سر هم میرید مهمونی البته غیر از خونه مامانی اینا که پایه ثابت
شدیم
این شبا شب های احیاس و خیلی واسه سلامتت دعا کردم و از خدا خواستم همیشه
سالم و تندرست باشی مامان جون
احیای اولی که خونه مامانی بودم و احیای دومی هم خونه مادر بزرگ من بودیم که از شانس
بد ما کولر سوخت و مجبور شدیم بریم دعا خونه همسایشو ن میگم مجبور نه به خاطر دعاها
انقدم کافر نیستم به خاطر اینکه من الان شرایط یه جا نشستن وواسه یه مدت طولانی
ندارم همش دنبال خوابم
اونجا هم که رفتیم همه گفتن برو بخواب هههههه چه حالی داد از گرمای خونه عزیز فرار
کردمو خوابیده دعا گوش دادم
شب 23 هم خونه مامانی بودم دوباره و با خاله قران به سر گرفتیم البته این خاله ات خیلی
بازی گوشه کلی ورق خورد کرد تا اومد یه دعا خوند